سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کودکانه

سه روزه دار(خاطره)

   شب نوزدهم ماه مبارکه،بچه ها همراه بزرگترها  ازافطاری خونه ی عمه کوچکه که همون خاله کوچکه ست برگشتن.

  خونه ی پدر بزرگ ومادربزرگ کانون مهربونیهاست .دورهم جمع می شن تا آیین دین وزندگی رو با کلام ومرام بزرگترهای مهربون مرورکنن اگه چیزی بلد نیستن یاد بگیرن.دختردایی ،دختر خاله ،دخترعمه چه نسبتهای فامیلی دلنشینی.سه تایی همراه مادربزرگ وپدربزرگ و خاله ها وعمه هاوبقیه توی دل شب یک گوشه نشستن ودارن با خدای خودشون راز ونیاز می کنن وسوره ها ودعاهای وارده ی شب قدر رو می خونن تا این که لحظه ی سرگرفتن قرآن وپناهندگی محض میشه ،چه قشنگه بارون مروارید روی گونه های دخترکانی که ازدوسال تاهشت  سال ازاولین روزه شون نمی گذره وسن هیچ کدومشون بالای هیجده وزیر نه نیست.حتی حالا هم که قرآن سرگرفتن تموم شده       هق هق گریه ،زمزمه ی پاک وتمنای خالصانه از معبودنوه ها توجه مادربزرگ رو که کناراجاق رفته تا سری به غذای سحری بزنه جلب می کنه وبه دخترش میگه خوبه یک عکس ازاین حالشون به یادگارداشته باشیم.